دختری که به دو قتل اعتراف کرد؟!

اوایل مرداد ماه سال گذشته دختر جوانی در تماس با فوریتهای پلیس ۱۱۰ خبری تکان دهنده به ماموران داد. این دختر جوان با صدایی لرزان از ترس و استیصال در حالی که با کلمات بریده بریده حرف میزد به ماموران گفت: «امشب من و مادرم در مهمانی بودیم که متوجه شدم برادرم در یک پیام رسان اینترنتی تعدادی عکس برایم فرستاده است. ابتدا اهمیت ندادم و تصمیم گرفتم بعدا آنها را باز کنم، چون فکر میکردم شاید از تفریح خودش و دوستانش عکسهایی ارسال کرده است، اما به من پیام داد و گفت حتما عکسهای ارسالی من را ببین، چون خیلی مهم هستند.»
به گزارش روز نو این دختر در حالی که هقهق کنان از شدت وحشت گریه میکرد ادامه داد: «برادرم عکسهایی از دستان خونآلود پدرم و یک کلت کمری فرستاد و پایین عکسها نوشته بود «من بابا را به قتل رساندهام»؛ با دیدن عکسها به حدی شوکه شدم و وحشت کردم که زبانم بند آمده بود و نمیدانستم باید چه کنم. سراسیمه از مهمانی بیرون آمدم و راهی خانهمان شدم الان هم در مسیر رسیدن به منزل هستم که هم زمان که به سمت خانه حرکت کردم، با پلیس تماس گرفتم.»
کشف جسد
بعد از تماس دختر جوان با اطلاعاتی که او از خانوادهاش در اختیار ماموران قرار داده بود، تیم جنایی پایتخت راهی محل حادثه در ساختمان قدیمی واقع در محله بهارستان، شد. در ابتدا ماموران زنگ در خانه را زدند، اما کسی پاسخی نمیداد و چراغها هم خاموش بود. با توجه به حساسیت ماجرا، دستور ورود به منزل صادر شد و به ماموران ابلاغ گردید. ماموران پس از ورود به ساختمان، با جسد پدر خانواده که به ضرب گلوله به قتل رسیده بود روبهرو شدند. مرد میانسال غرق در خون در هال خانه خودش افتاده بود و همه جای خانه پر از خون بود، اما اثری از پسر جوان خانواده نبود.
با دستور قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران تحقیقات آغاز شده و معلوم شد که مقتول کارمند حراست یکی از دانشگاههای تهران بوده است. پسر خانواده که براساس شواهد موجود، عامل جنایت بود فراری شده بود. در همان حال دختر خانواده نیز به صحنه وقوع جنایت رسید و با توجه به اینکه اولین کسی بود که موضوع را به ماموران اعلام کرده بود تحت تحقیقات قرار گرفت.
دختر جوان به تیم جنایی گفت: برادرم اختلافات زیادی با پدرم داشت. آنها مدام بر سر مسائل جزیی با هم درگیری داشتند. برادرم به لحاظ روحی و روانی آدم ناآرامی بود و با رفتار و اعمالش برای خانواده دردسر درست میکرد. او چند روز قبل از رفتار عجیبی از خود در خانه نشان میداد و حرفهایی میزد که من زیاد جدی نگرفتم، اما الان که این جنایت را رقم زده مطمئن شدهام که برادرم قتل دیگری هم مرتکب شده است.»
دختر مقتول ادامه داد: «چند روز قبل برادرم درحالیکه دستانش خون آلود بود به خانه آمد. وقتی علتش را پرسیدم، مدعی شد که یک راننده مسافرکش را به قتل رسانده است. او اسلحهای همراهش بود که با آن تهدیدم کردم اگر این موضوع را به کسی بگویم، جان مرا هم میگیرد. آن روز من فکر کردم که برادرم برای ترساندن حرفهایی میزند و او را جدی نگرفتم، اما حالا میفهمم که ارتکاب جنایت از او بعید نیست.»
قتل راننده اسنپ
با بررسیهای بیشتر معلوم شد که چند روز قبل از قتل پدر آن خانواده، جسد مردی حوالی وردآورد کشف شده که بر اثر اصابت ۷ گلوله به قتل رسیده بود. تحقیقات نشان میداد مقتول مسافرکش اینترنتی بوده و با ماشین پژو پارس خود مسافرکشی میکرد که ماشین وی توسط قاتل به سرقت رفته، اما چند روز بعد خودروی مقتول حوالی میدان امام حسین کشف شده بود. با این اطلاعات معلوم شد که اظهارات دختر جوان مبنی بر اینکه برادرش یک راننده مسافرکش را هم به قتل رسانده، حقیقت دارد.
به این ترتیب فرضیه رقم خوردن دو فقره قتل توسط پسر این خانواده رقم خورد و در حالی که شواهد و ادله زیادی بر علیه او وجود داشت این جوان به نام مهیار به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت. جستوجو برای دستگیری قاتل ادامه یافت تا اینکه وی روز پنجشنبه در شرق تهران دستگیر و در بازرسی از او یک کلت کمری و ۱۶ فشنگ کشف شد.
او در بازجوییها به دو فقره قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول اول، یک مسافرکش اینترنتی بود. شب حادثه در شرق تهران سوار ماشین او شدم تا به خانه دوستم در شهرک اندیشه بروم. بین راه یادم آمد که پول ندارم. به راننده گفتم پول کرایه ندارم، اما او با من بد صحبت کرد. من هم عصبانی شدم و با اسلحهای که همراهم بود چند گلوله به سمتش شلیک کردم و ماشینش را به سرقت بردم. چند روزی با ماشین دور دور کردم و بعد حوالی میدان امام حسین رهایش کردم.
متهم درباره قتل دوم نیز گفت: با پدرم اختلاف داشتم و نمیتوانستم اخلاقش را تحمل کنم. هر بار هم که میخواستم با او صحبت کنم، عصبانی میشد و مرا تحقیر میکرد. حتی مرا از خانه بیرون کرد و یکبار جلوی چشم من، مادر و خواهرم را کتک زد. این پسر ۲۰ ساله ادامه داد: شب حادثه مادر و خواهرم در خانه نبودند. من هم رفتم طبقه سوم خانه مخفی شدم و وقتی پدرم رسید به سمتش هجوم بردم و با شلیک گلوله و ضربات چاقو جانش را گرفتم.
متهم گفت: پس از ارتکاب قتل پدرم به خانه یکی از بستگانم در شمال کشور رفتم که آنها از من خواستند به تهران برگردم و خودم را معرفی کنم.
در حالی که تحقیقات در خصوص این دو پرونده جنایی برای روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا ادامه داشت متهم در زندان به دلیل عارضه قلبی جان باخت. به این ترتیب رسیدگی به موضوع به جهت دریافت دیه راننده اسنپ و پدر خانواده از صندوق بیتالمال ادامه پیدا کرد و پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. رسیدگی به درخواست اولیای دم هر دو مقتول در این مرجع قضایی ادامه دارد و به زودی رای قضات صادر خواهد شد.